
چسبیدن به شغل: چرا همه مدیران منابع انسانی باید نگران این روند باشند
بر اساس دادههای اخیر وزارت کار ایالات متحده، نرخ ترک داوطلبانه شغل توسط کارکنان از ابتدای سال ۲۰۲۵ در حدود ۲٪ باقی مانده است. بهجز روزهای ابتدایی همهگیری کووید-۱۹، این سطح از کاهش ترک شغل از اوایل سال ۲۰۱۶ تاکنون سابقه نداشته—واقعیتی که منجر به ظهور اصطلاح جدیدی به نام «چسبیدن به شغل» شده است.
چسبیدن به شغل» چیست؟
این روند نشان میدهد که کارکنان به شغل فعلی خود «میچسبند»—نه از روی وفاداری، بلکه بهدلیل نااطمینانی اقتصادی. آماندا چِپیل، کارشناس حقوقی منابع انسانی در شرکت Brightmine، میگوید:
«در ظاهر، نرخ پایین ترک شغل برای مدیران منابع انسانی نشانهای از ثبات است.»
اما چپیل توضیح میدهد که با افزایش تورم و هزینههای روزمره، و با تیترهای مکرر درباره اخراجهای گسترده، بسیاری از کارکنان احساس میکنند که امنیت یک حقوق ثابت و مزایای قابلاعتماد، ارزش بیشتری دارد نسبت به ریسک تغییر شغل.
این رفتار کاملاً در تضاد با ذهنیت «پریدن از شغل به شغل» است که تا همین چند سال پیش، نماد جاهطلبی و رشد حرفهای بود.
«تغییرات مکرر شغلی زمانی نشانهی سازگاری و مسیر پیشرفت بود،» چپیل میگوید. «اما امروز، بسیاری از کارکنان جذب اطمینانی شدهاند که از ثبات و استمرار حاصل میشود.»
همچنین، تحقیقات اخیر مؤسسه Bank of America نشان میدهد که افرادی که شغل خود را تغییر میدهند، دیگر افزایش حقوق قابلتوجهی نسبت به سالهای گذشته دریافت نمیکنند. بر اساس دادهها، کارکنانی که در شغل فعلی خود باقی ماندهاند، بهطور متوسط همان افزایش حقوق ۴.۳٪ را دریافت کردهاند که افراد با تغییر کارفرما نیز گرفتهاند.
«تغییر شغل زمانی راهی مطمئن برای افزایش حقوق بود؛ اما اکنون همیشه منجر به آن نتیجه نمیشود،» چپیل میگوید.